Web Analytics Made Easy - Statcounter

مهدی نصرتی از ایفای نقشش در «لباس شخصی» گفت و تأکید کرد برای بازی در این فیلم از هیچ شخصیت واقعی کمک نگرفته است.

مهدی نصرتی، بازیگر فیلم سینمایی «لباس شخصی»، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: نقش من در «لباس شخصی» شبیه به آدم‌های معمولی است به جبهه خاصی مربوط نمی‌شود و من می‌توانستم همین نقش را در فیلمی کاملاً اجتماعی بازی کنم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نصرتی خاطرنشان کرد: اگر کسی از فضای سیاسی داخل ایران با خبر نباشد و این فیلم را ببیند شاهد یک نقش و فیلم اجتماعی است. فضای فیلم‌های سیاسی بسیار خاص است و این خطر بازیگران را تهدید می‌کند که در ادامه با پیشنهادهایی مشابه فیلم قبلی‌شان مواجه شوند چراکه دیگر کمتر کسی به خود زحمت می‌دهد از بازیگرانی که استفاده از آنها در یک قالب مشخص جواب داده و خوب بوده در نقش‌های دیگری استفاده کند. کارگردان‌های ما معمولاً از یک قالب آماده که هیچ ریسکی ندارد استفاده می‌کنند اما این موضوع تا حدی به خود بازیگر نیز مربوط است. بازیگر باید از خودش مراقبت کند و البته باید این را هم در نظر بگیریم که در بسیاری مواقع فشارهایی چون مخارج زندگی باعث می‌شوند بازیگر توان مقابله با این مسائل را نداشته باشد و در آثار و نقش‌های تکراری بازی کند.

او درباره نقشی که در «لباس شخصی» ایفا کرده، گفت: شاکله کلی این شخصیت برگرفته از یک کاراکتر واقعی است اما از آنجا که شخصیت من در «لباس شخصی» تنها به یک کاراکتر مربوط نمی‌شود و ترکیبی از چند کاراکتر واقعی به حساب می‌آید نمی‌توان گفت این شخصیت قطعاً ما به ازای واقعی دارد اما بخش اعظمی از شخصیت به یک شخصیت واقعی مربوط می‌شود که هنوز زنده است ولی من برای نزدیک شدن به این کاراکتر و ایفای آن به شخصیت واقعی آن استناد نکرده‌ام.

نصرتی در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: من هیچ کمکی از کاراکتر واقعی شخصیتی که نقش آن را ایفا کردم، نگرفتم. به من پیشنهاد کردند با این شخص صحبت کنم اما من ترجیح دادم برداشت خودم را داشته باشم و آنجا که این شخصیت به طور کامل مربوط به یک نفر نمی‌شد ترجیح دادم خودم روی آن کار کنم.

این بازیگر درباره موضوع فیلم «لباس شخصی» گفت: وقتی به من بازی در این فیلم پیشنهاد شد و من متوجه شدم قرار است فیلمی با موضوع حزب توده ساخته شود باور نمی‌کردم این فیلم قرار است قصه‌ای بی‌طرف روایت کند اما در نهایت نتیجه کار را که دیدم واقعاً این فیلم، اثری بی‌طرف است. بی‌طرف بودن فیلم امیرعباس ربیعی به حدی است که یکی از عوامل فیلم که پدرش عضو حزب توده بوده با حضور در این فیلم مخالفت کرد و گفت اگر در چنین فیلمی حضور داشته باشد نمی‌تواند جواب پدرش را بدهد اما بعد که فیلم را دید نظرش کاملاً تغییر پیدا کرد و پذیرفت این فیلم واقعاً اثری بی‌طرف است.

او افزود: البته باید بگویم ساخت فیلمی کاملاً بی‌طرف غیرممکن است. شما از هر زاویه‌ای به یک موضوع نگاه کنید نسبت به دیگری که زاویه‌ای متفاوت دارد قضاوت متفاوتی دارید. در سال‌های اخیر فیلم‌های سیاسی بسیاری دیده‌ایم که تا حدی بی‌طرف بوده‌اند. من فیلم «ماجرای نیمروز» را با این ذهنیت دیدم که قطعاً اثری جانب‌دارانه خواهم دید اما واقعاً اینطور نبود.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: یاسر لباس شخصی امیرعباس ربیعی سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر حزب توده مهدی نصرتی کاراکتر واقعی شخصیت واقعی مهدی نصرتی لباس شخصی بی طرف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۱۲۷۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای تماشای بازیگران ترکیه‌ای یا قصۀ شمس و مولانا؟

   عصر ایران؛ رضا صائمی- نمی‌توان دل‌بستۀ هنر و ادبیات ایران‌زمین بود و به تماشای فیلم «مست عشق» وسوسه نشد. قصۀ رابطۀ شمس و مولانا آن‌قدر حیرت‌انگیز و پر رمز و راز و پرکشش است که تماشای «مست عشق» به قصد رمزگشایی آن می‌تواند هر علاقه‌مند به عرفان را به سالن‌های سینما بکشاند.

   با این حال وقتی به تماشای فیلم به سینمای آزادی رفته بودم، از پچ‌پچ و واکنش‌های برخی از تماشاگران اطرافم دریافتم گویی برخی بیشتر برای تماشای بازیگران ترکیه‌ای به تماشای فیلم آمده بودند و با دیدن آنان بر پرده سینما یا کنار بازیگران ایرانی فیلم به وجد آمده و درباره حضور آنها در فلان سریال ترکی حرف می‌زدند.

    البته یکی از عناصر و عوامل مهم جذب مخاطب و رونق گیشه و فروش هر فیلم، حضور ستارگان سینمایی و بازیگران محبوب در آن اثر است. چنان‌که برای بسیاری از مخاطبان حضور شهاب حسینی و پارسا پیروزفر در این فیلم و هم‌بازی شدن آنها یکی از انگیزه‌های مهم تماشای فیلم است و این فی‌الذات چیز بدی نیست و البته حضور یک ستاره سینمایی خارجی هم می‌تواند به همین اندازه جاذبه داشته باشد اما اینکه برخی از تماشاگران ایرانی تنها به حضور بازیگران ترکیه‌ای در فیلم بیش از قصه آن توجه کنند عجیب است.  آن هم قصۀ دو تن از مفاخر و مشاهیر ایرانی که حیرت‌انگیزترین شخصیت‌ها در تاریخ و ادبیات کهن فارسی‌اند.

   به گمانم آنچه در فیلم «مست عشق» بیش از بازیگران آن چه ترکیه‌ای و چه ایرانی مهم است خود شخصیت‌های اصلی قصه‌اند یعنی شمش و مولانا. شخصیت‌هایی که دراماتیک و سینمایی نیستند بلکه واقعی‌اند. شخصیت‌هایی که باید قدر ببینند و بر صدر نشینند.

  اساسا فیلمی از جنس «مست عشق» ساخته شد تا دو تن از مهم‌ترین شخصیت‌های تاریخ ادبیات ما به مردم معرفی شود. شخصیتی که آوازه‌شان جهانی شده و در وطن خودمان کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. این‌که حضور بازیگران ترکیه‌ای و حتی ایرانی تنها انگیزه تماشای «مست عشق» باشد ضد فیلم است.

    فیلمی که از زبان شمس و مولانا بر خودشناسی تاکید می‌ورزد تا بتوان از ظواهر دنیوی عبور کرد و به درک باطن جهان و جان خویش رسید. البته فیلم این ظرفیت ذائقه‌پذیری را در خود دارد و تماشای با‌بصیرت آن می‌تواند به تماشاگر کمک کند تا از ظاهر پرستی عبور کند.

   با این همه چنان که اشاره شد این واقعیت غیر قابل انکار است که کثیری از تماشاگران ایرانی به شوق تماشای بازیگران ترکیه‌ای به دیدن «مست عشق» می‌روند و این در حالی است که  «بنسو سورال» یکی از بازیگران ترکیه‌ای این فیلم گفته است حضور در این فیلم و حسن فتحی او را متحول کرده و بعد از این در هر نقشی بازی نمی‌کند.

   ضمن اینکه از حیث بازیگری، بازیگران ما در سطح بالاتری قرار دارند و تماشایی‌ترند. گرچه مهم‌ترین مولفه و عنصر جذابیت و تماشایی بودن «مست عشق» نه بازیگران آن که دو شخصیت اصلی و واقعی آن یعنی شمس و مولاناست.

     هیچ مایه و سرمایه ای برای تبلیغ«مست عشق» به اندازه خود این شخصیت نیست و کاش هر فیلمی را به تناسب جایگاه سوژه‌اش به تماشا بنشینیم نه چیدمان و ترکیب بازیگرانش. نمایش تصویری قصه شمس و مولانا کافی است تا از تماشای «مست عشق» سرمست شویم.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «مست عشق» نیامده رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست

دیگر خبرها

  • امکان ایفای تعهدات صادراتی، از طریق بانک سامان
  • برای تماشای بازیگران ترکیه‌ای یا قصۀ شمس و مولانا؟
  • سرمربی سپاهان مسلمان شد تا با بانوی گرگانی ازدواج کند
  • این ۶ جمله را تنها از افراد با شخصیت واقعی و صادق می شنوید
  • (تصاویر) حضور شخصیت‌های حوزوی در منزل سید حسین خمینی
  • قارچ خور در دنیای واقعی! (فیلم)
  • نصرتی: با استقلال خیلی راحت‌تر بازی می‌کنیم
  • نصرتی: می‌توانیم به آسیا برسیم
  • خواسته به حق مردم ایفای مسئولیت‌های اجتماعی صنایع است
  • ببینید | دالتون‌های واقعی